شازده کوچولو

ادبیات

مترجم : احمد شاملو

شازده کوچولو (The little prince)

شازده کوچولو (Le Petit Prince) مشهورترین و محبوبترین داستان آنتوان دوسنت اگزوپری، نویسنده و خلبان فرانسوی است. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۴۳ در نیویورک منتشر و پس از آن به ۳۰۰ زبان و گویش ترجمه شده و بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است. این کتاب مهم‌ترین کتاب قرن بیستم نام گرفته و بعد از انجیل رکورد ترجمه به سایر زبان ها را به نام خود ثبت کرده است.
این داستان در ایران با عنوان‌های مختلفی مثل شازده کوچولو، شاهزاده کوچولو، مسافر کوچولو و شهریار کوچولو و توسط مترجمین بسیاری به فارسی برگردانده شده است. اولین ترجمه از این کتاب در سال ۱۳۳۳ و توسط محمد قاضی انجام شد. از میان ترجمه‌های شناخته‌شده‌ی بعد از آن می‌توان به ترجمه احمد شاملو، اصغر رستگار، ابوالحسن نجفی و مصطفی رحمان‌دوست اشاره کرد.
شازده کوچولو روایت بی‌آلایشی از فراموشی مفهوم عشق میان انسان‌ها و ارزشمند شدن ضدارزش‌ها است. مسافر کوچکی از سیار ب۶۱۲ در صحرای آفریقا با خلبانی برخورد می‌کند که هواپیمایش دچار نقص فنی شده و ناچار در بیابان فرود آمده است. شازده کوچولو برای خلبان از سیارک خودش، گل سرخ و دو آتشفشان کوچکی که فقط تا زانوهایش می‌رسند و از خاطرات سفرش تعریف می‌کند و در خلال آن با زبانی کودکانه و شیرین ارزش‌های زندگی را به ما یادآوری می‌کند.
اگزوپری در سال ۱۹۳۵، برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون، در حال پرواز در آسمان دچار نقص فنی می‌شود و در صحرای آفریقا فرود اضطراری انجام می‌دهد؛ همین اتفاق الهام داستان شازده کولوچو می‌شود.
داستان شازده کوچولو، داستانی ساده و درعین‌حال عمیق و فلسفی‌ست، بدن شک با مطالعه آن حتما به فکر فروخواهیدرفت. پسرک دوست‌داشتنی داستان، شکل زندگی واقعی را به ما یادآوری می‌کند زندگی‌ای که در هیاهوی عصر تکنولوژی فراموش کرده‌ایم.
زیبا حیدری

داستان‌های فرانسه - قرن ۲۰م.
داستان‌های تخیلی

آنتوان دو سنت اگزوپری «آنتوان دو سنت اگزوپری»، متولد ۲۹ ژوئن ۱۹۰۰ ، نویسنده و خلبان اهل فرانسه بود. وی در ۳۱ ژوئیه ۱۹۴۴ در سن 44 سالگی بر اثر سقوط هواپیمایش درگذشت.

نگاه

کتاب صوتی

نوار

لینک خرید از نوار

لینک نوار

قسمتی از کتاب

تو خودت را محاکمه خواهی کرد. این دشوارترین کار است. محاکمه خود از محاکمه دیگران مشکل‌تر است. تو اگر توانستی درباره خود درست قضاوت کنی قاضی واقعی هستی. (کتاب شازده کوچولو – صفحه ۵۸)

ارسال دیدگاه

دیدگاه 5
قسمتی از کتاب 23

	Filsufia سلام دوستان کتابخون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اومدم با معرفی کتاب شازده کوچولو از آنتوان دوسنت اگزوپری که البته دیگه نیاز به معرفی نداره و اکثرتون خوندینش ولی باید به اونایی که هنوز این کتاب رو نخوندن بگم که نصف عمرتون بر‌‌‌‌‌ فناست، البته این هم بگم که هنوز دیر نیست و شما تو هر سنی باشید می‌تونید این کتاب رو بخونید. از نظر من این کتاب رو توی هر سنی بخونید یه برداشتی ازش دارید و اینکه ارزش چند بار خوندن رو داره و شما بعد از خوندن این کتاب عاشقشش میشید ؛ این کتاب جنبه فلسفی داره. حتما بخونید عالیه. 1399-01-11	0
	golbahar_bookish کتاب شازده کوچولو،نوشته ی آنتوان دوسنت اگزو په ری ،الکی الکی محبوبترین کتاب قرن بیستم نشده است.این کتاب بیشتر از اینکه مخصوص بچه ها باشد به آدم بزرگترها تعلق دارد. ترجمه ی احمدشاملو رو خیلی پسندیدم. هنوزم بعد از تمام کردن این کتاب به این فکر میکنم که تو فلان نقطه ای که نمیدانم،فلان بره ای که نمیشناسم،گل سرخ شازده کوچولو را چریده یا نچریده است؟!... 1399-01-05	0
	Sepid کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری، کتابی بینهایت عالی و خواندنی است. کتابی که به نظر من،خواندن آن بر تمام آدم بزرگ ها واجب است.کتاب روایتگرمسافر کوچکی از سیارک ب۶۱۲ است که در صحرای آفریقا با خلبانی برخورد می‌کند که هواپیمایش دچار نقص فنی شده و ناچار در بیابان فرود آمده است. شازده کوچولو برای خلبان از سیارک خودش، گل سرخ و دو آتشفشان کوچکی که فقط تا زانوهایش می‌رسند و از خاطرات سفرش تعریف می‌کند. کتابی کم حجم اما سرسار از مفهوم و زیبایی. 1398-12-14	1
	Mahsa از نظر بنده ، این کتاب برخلاف نامش ، بیشتر مخصوص آدم بزرگاست تا کوچولو هایی که کمتر با بازی این دنیا رو به رو شدند و شاید معنای خیلی از نکته های کتاب رو به طور کامل متوجه نشند. به طور کلی دیدگاه نو ، سبک جدید و خاص ، داستان پردازی بی نظیر و استعداد خارق العاده نویسنده و ایضا مترجم ، این کتاب رو جز یکی از واجبات انسانهای اهل مطالعه قرار داده 1398-11-27	1
	Filsufia کنار قوزک پایش جرقه‌ی زردی جست و ... فقط همین! _‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دم بی‌حرکت ماند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. فریادی هم نزد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. مثل درختی که بیفتد آرام آرام به زمین افتاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که با وجود شن از افتادنش هم صدایی بلند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نشد. 1399-01-11	0
	golbahar_bookish یک راز خیلی بزرگ اینجا هست:برای شما هم که اورا دوست دارید،مثل من هیچ چیز عالم مهمتر از دانستن این نیست که تو فلان نقطه ای که نمیدانیم قرآن بره ای که نمیشناسیم، گل سرخی را چریده یا نچریده... 1399-01-05	0
	golbahar_bookish ادمیزاد هیچ وقت جایی را که هست خوش ندارد. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish روباه گفت:آدم ها این حقیقت را فراموش کرده اند اما تو نباید فراموش کنی.تو تا زنده ای نسبت به آنی که اهلی کرده ای مسئولی.تو مسئول گلتی... 1399-01-05	0
	golbahar_bookish ارزش گل تو به قدر عمری است که به پاش صرف کرده ای 1399-01-05	0
	golbahar_bookish جز با چشم دل هیچی را چنان که باید نمیشود دید.نهاد و گوهر را چشم سر نمیبند. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish روباه گفت:آدم فقط از چیزهایی که اهلی میکند میتواند سر درآرد 1399-01-05	0
	golbahar_bookish مارگفت:پیش ادمها هم احساس تنهایی میکنی. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish آخر آدم میتواند هم به دستور وفادار بماند هم تنبلی کند. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish اگر تو یک جواهر پیدا کنی که مال هیچکس نباشد میشود مال تو. اگر جزیره‌ای کشف کنی که مال هیچکس نباشد میشود مال تو. اگر فکری به سرت بزند که تا ان موقع به سرکسی نزده به اسم خودت ثبتش میکنی و میشود مال تو. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish پادشاه ها تصاحب نمیکنند بلکه به اش سلطنت میکنند 1399-01-05	0
	golbahar_bookish آخر برای خودپسندها دیگران فقط یک مشت ستایشگرند. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish اگر توانستی درمورد خودت قضاوت درستی بکنی معلوم میشود یک فرزانه تمام عیاری. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish محاکمه کردن خود از محاکمه کردن دیگران خیلی مشکل تر است. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish باید ک هر کسی چیزی را توقع داشت که ازش ساخته باشد. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish گل ها پرند از این جور تضادها.اما خب دیگر من خام تر از ان بودم که راه دوست داشتنش را بدانم. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish ان روزها نتوانستم چیزی بفهمم.می بایست روی کرد و کار او درباره اش قضاوت میکردم نه از روی گفتارش... 1399-01-05	0
	golbahar_bookish هیچ وقت نباید به حرف گل ها گوش داد.گل را فقط باید بویید و تماشا کرد. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish اگر کسی گلی را دوست داشته باشد که تو کرورها کرورها ستاره فقط یک دانه ازش هست برای احساس خوشبختی همین قدر بس است که نگاهی به ان ستاره بیندازد و باخودش بگوید:"گل من یک جایی میان ستاره هاست." 1399-01-05	0
	golbahar_bookish خودت که میدانی ... وقتی ادم خیلی دلش گرفته باشد از تماشای غروب چه لذتی میبرد. 1399-01-05	0
	golbahar_bookish آخر من دوست ندارم کسی کتابم را سرسری بخواند.خدا میداند با نقل این خاطرات چه بار غمی روی دلم می نشیند 1399-01-05	0
	Sepid شازده کوچولو پرسید: اهلی کردن یعنی چه؟ روباه گفت: اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن 1398-12-14	1
	Mostafaarshad شازده کوچولو به روباه: سلام، با من بازی می کنی؟ روباه: من نمیتونم باهات بازی کنم آخه من که اهلی نیستم! 1398-12-05	1
	Mostafaarshad این کتاب برخلاف اسمش ، مخصوص کودکان نیست این کتاب رو به همه آدمها تجویز میکنم ، حتی برای یکبار خواندن . چون بعد خوندنش ، به خودی خود معتاد این کتاب میشی. با مفهوم دوست داشتن ، عشق و علاقه اشنا میشی و میفهمی تا به این سن اشتباه میکردی میفهمی چطور باید آدمها رو اهلی کرد. 1398-12-05	1